دختــــــــــــــــرک(◕‿◕)
وقتی ارزش ها عوض میشن... عوضیا با ارزش میشن...!!!
هَــرکه مــی خــواهـی بـــاش هیـــــچوقت کســی رو پــس نــزن کــه , مردانی را میشناسم که هنگام عصبانیت داد نمیزنند... ناسزا نمیگویند... نمیشکنند... تهمت نمیزنند تنها "قدم میزنند" و در خلوت خود فرو میروند... و خالی میکنن تمام خشم خود را... تا مبادا به کسی که دوسش میدارد کمتر از گل گفته باشد...
به زندگی من پوزخــند نزن! روزی کسـی را داشتـم که با تمام وجــود صدایم میکرد: ' عشقــــم '
√آهاے تویے کــِہ هَر روز بـآ یکے هَستے یــِہ بــآر گـُرگــ میخوره بــِہ پُـستت
جسارت می خواهـב ؛ نزבیڪ شدטּ به افڪار בخترے ، که روز ها ... مردانه با زنـدگے می جنگـב ! اما شب ها ... بالشش از هق هق های בפֿـترانـہ פֿـیــــس است
یـــه زمـونــه ای شـــده كـه اگـه بـرای عشــقـت كــــوهــم بكنـــی بــه پــای فــرهـــــــاد بــودنـت نمـی ذارن!!؟ مــی ذارن بــه پــای كـنــــــه بــودنـت...
قـــــــــــــــول بده ،
مخـاطبــ خـآصــ مـטּ خدایا… میخواهم اعتراف کنم یـه جـایی هـم هسـت تـو زنـدگی خدایا! برای اثبات بزرگ بودنت خیلی کوچکم کردی… خیلی… ♥وقتی یـﮧ دختر آروم داره درو دیوارو نگاه میـکنـﮧ
آهـــای آقا پسری که امـــروز کــارت بازی با دل دخـــتراس! دیـــدن اشکای اونـــا حس شـــاخ بودن بهـــت میده... یه روز پـــدر میـــشی.. دیـــدن اشکـــای دخـــترت کمـــرتو میشـــکونه
به سلامتی اون پیرمردی که وقتی ازش پرسیدن عشق چیست گفت همونی که منو پیر کرد ! من همینم نه چشمان ابی دارم نه کفش های پاشنه بلند کتانی می پوشم وروی چمن ها غلط میزنم عشوه ریختن راخوب یادم نداده اند وقتی از کنارم ردمیشوی بوی ادکلنم مستت نمیکند نگران پاک شدن رژلب وریملم هم نیستم لاک های ناخنم از هزارمتری داد نمیزند گاهی از فرط غصه ها بلند بلنددادمیزنم وخدایم را بادنیاعوض نمیکنم بعضی از اطرافیانم راهم بادنیاعوض نمیکنم بلدنیستم تاصب باگوشی پچ پچ کنم وبگویم دوستت دارم وقتی حتی به تعدادحروف دوستت دارم هم دوستت ندارم ولی اگربگویم دوستت دارم دوست داشتنم وعشقم حدومرزی ندارد من خالصانه همینم ✘خدایــــــــــــا! قل هو الله احد... |:باید رفت:|
ایـن عادت مُـــشتَــرک انسـانهــاســت
تـــو نیــز ، روزی , ســاعـتی , لـَحظــه ای
احــساس خـواهـی کـرد کـــه . . .
هیــچکـَـس دوسـتت نَــدارد …!
دوستــ♥ ــت داره ... مراقــــــبته ...
و نگرانــــــــــــت میشــه ...!
چـــون یــک روز بیــدار میشـــی و میبینــی ...
مـــــــــاه رو از دســــت دادی ...
وقتــی که داشــتی ســـــــتاره ها رو میشـــمردی ......!
ی عشق دارم عاشقشم میخامش زیاد دنیامه
کسی که خنجر به پشتم فرو کرد
بوی تنش آشنا بود…
راستی…!
این عطر را خودم برایش خریده بودم…
امروز دلم براي داشتنت
پر كه نه...پرپر ميزنه
واسه بودنت....
بغل كردنت....
اينكه سرمو بزارم روي شونه هات و
دستاتو فرو كني لاي موهام و بگي
مال خودمي عشقم
اخ كه با همين دو سه تا حرفت چقدر اروم ميشم
امروز دلم خيلي تورو ميخواد
خييييلي
بيزار باش از معشوقي كه
اسم هرزگي هايش را
ميگذارد آزادي
اسم نگراني هايت را
ميگذارد گير دادن
وبراي بي تفاوتي هايش
اعتماد به تورا بهانه ميكند
اي غريبه باهاش دعوا نكن...
سرش داد نزن...
باهاش قهرنكن....
دوسش داشته باش...
اون....؟
به خاطر تو....
منو فراموش كرد....
حداقـــل...
* او * را مثــــــل “ مـــــن ”
دوســـت نداشــته باشیــــــــــــــــــــ . . .
بـہ سـاבگـے یکــ لبخـنــב
رهـایمـ کــرב...
"او" رفـتـــ...
و مــنـــ عـاشـقـانــہ هـاے
بـے مخـاطبـمـ را بـہ حـراجــ
گـذاشـتـــہ امــ
دیـگـــر نه اشـکـــهایــم را خــواهـی دیــد
نه التـــمـاس هـــایم را
و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…
به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی
درخـتـی از غــــرور کـاشـتم…
دیگرنمیتوانم ، خسته ام
من امانت دارخوبی نیستم
“مراازمن بگیر”
مال خودت
من نمیتوانم نگهش دارم….
بعـد از کلــی دویــدن
یهـو مـی ایستــی !!
سـرتـو مینــدازی پـائیـن و آروم میگـی :
خدایــا …
دیگــه زورم نمیــرسـه !!
گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی ها
حسرت ها را می شمارم و باختن ها وصدای شکستن را
نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم
وکدام خواهش را نشنیدم وبه کدام دلتنگی خندیدم
که چنین دلتنگــــــــــــــــم
کتاب سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت
نوبت به ما که رسید قلم افتاد…
دیگر هیچ ننوشت!
خط تیره گذاشت و گفت:
تو باش اسیر سرنوشت…
وقتی نگات میکنـﮧ ولــی چیزی نمـــیگـﮧ
وقتی تو نگاش میکنی و اون روشو برمیگـردونـﮧ ازت
د لامصـــــــب بغلـــش کن دیگــــــــﮧ …
گاهی دوست دارم کفش هایم را مانند کودکیم
جا به جا بپوشم… تا ببینم هنوز هم کسی حواسش
به من هست یا نه؟؟
قول داده اَم…
گاهـــی
هَر اَز گاهـــی
فانـــوس یادَت را
میان ایـن کوچه ها بـی چراغ و بـی چلچلـه، روشَـن کنَم
خیالـت راحـَــت! مَـن هَمان منـــَــم؛
هَنوز هَم دَر این شَبهای بـی خواب و بـی خاطـــِره
میان این کوچـه های تاریک پَرسـه میزَنـَم
اَما بـه هیچ سِتارهی دیگـَری سَلام نَخواهــَـم کَرد…
خیالَت راحَت !
مـــا آدمـا هــنـوز هــــم مـثــل بچــگیمـــون . . .
هــــر کـی کــه بیشــتـــر بـاهــامـــــون بـازی کـنه رو . . .
بیشــتر دوســتـش داریـــــم . . . !
من یک دخترم....میبینم....میفهمم
اما ـسکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــُــــــــــღوت مۍکنمـــــ !!
تا نفہمی حَـــــــــواسم بہ تمامــــــــــ
جزیاتــــــــــ اۍن دنیا هست !
ـتمام و کماݪ بے هیچ سانسوری!
ب سلامتی من ...
منی
ک با سن کمم
کثافت کاریای دنبا رو دیدم ...
منی
ک تو اوج ناراحتی ...
لبخند زدم و گفتم خوبم ...
منی
که تو دنیای واقعی و مجازی کلی دوست دارم ...
اماکسی نخواست پشتم وایسه ...
منی ک خیلیا رو آروم کردم ...
اما هیچوقت ناراحتیمو بروز ندادم ...
و اگر دادم کسی منو آروم نکرد ...!
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﺸﺘﯿﺎ ﻧﻪ ﻭﺣﺸﯿﺎ
سلامتی دلتنگا نه دلسنگا
سلامتی سربازا نه چتربازا
سلامتی ناشیا نه ل.اشیا
سلامتی رازدارا نه نازدارا
سلامتی تو دلیا نه تو مخیا
سلامتی رفقا نه رقبا
سلامتی زجر دیده ها
سلامتیه خودم و خودت !
سلامتیه خودم نه واسه این حرفام ، واسه اینکه مرهم ندارم واسه دردام !
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﺸﺘﯿﺎ ﻧﻪ ﻭﺣﺸﯿﺎ
سلامتی دلتنگا نه دلسنگا
سلامتی سربازا نه چتربازا
سلامتی ناشیا نه ل.اشیا
سلامتی رازدارا نه نازدارا
سلامتی تو دلیا نه تو مخیا
سلامتی رفقا نه رقبا
سلامتی زجر دیده ها
سلامتیه خودم و خودت !
سلامتیه خودم نه واسه این حرفام ، واسه اینکه مرهم ندارم واسه دردام !
بعضیا هم مثه این دیوارای تازه رنگ شده میمونن
فقط هستن ولی نمیشه بهشون تکیه کرد
اگرم تکیه کنی سر تا پای خودتو کثیف کردی...!!!
اون دنیا اگه خواستی گنـــــــــاه هآآی یواشکی مون رو نشون بدی!
لطفـــــــــا ...
گریــــــــــــه های یواشکی مون رو هم نشون بده! ... ✘
لحـافـ ـ مـטּ صـوُرتے بــوُد، چــرا سفـیـد شـده؟؟ !!
بـــالشم مثـل پنـبـــہ بــود،
چـــرا مثـل سنـگـ ـ شـده ؟؟ !!!
! بــابـا ؟!
تــو ڪہ میدونسـتے از تــاریڪے میتــرسم..
چـرا لـامپــو روشـטּ نڪردی؟
مـگـہ داره بـــاروטּ میــاد.. !!!؟؟
چــرا هـمـہ جــا بـوُی خـاڪ ـ میـده ؟؟
مـטּ ڪہ دیـروُز حـمــوم بــودم..
چــرا منـو شستـטּ ؟؟ !
عشـقم .. ؟!!!
چــرا گـریـہ میڪنے؟؟ ! : (
اروُم بــاش../!
مگـہ وقتـے زنـده بــوُدم ارزشــمـو فہـمیـدیــد؟!//.!
دلَـــــم اینــ روزُ میخـــــوآد../!: (
و هیچ کس نفهمید خدا هم تنهاییش را فریاد میزند...
بمیــــرم بـــرای خـــودم کـــه اینقـــدر "تنهــــاست"!
|:گاه از قلب کسی:|
|:گاه جفت پا تو صورت کسی:|
به بعضیا باس گف:
رفتـــــــی؟!!
<<حیـــف شد..>>
اوسکل خوبی بودی...
miss-A |